BSC

 تاریخچه محصول

در سال‌هاي 1850 تا 1975 يعني عصر انقلاب صنعتي موفقيت اكثر سازمان‌ها در گروي توليد بيشتر بوده است. اين توليد بيشتر موجب پيدايش زمينه‌هاي مختلفي از جمله استاندارد سازي محصول و كنترل كيفيت در سازمان‌ها گرديد. در همان سال‌ها تعدادي از سازمان‌ها مثل جنرال موتور، دو پونت، ماتسوشيتا و جنرال الكتريك سيستم‌هاي كنترل مالي را كه عمدتا" به پايش كارا بودن دارايي‌هاي فيزيكي و مالي مي‌پرداخت استقرار دادند. آنها بر اين اساس توانستند ميزان برگشت از سرمايه و نيرو كار را سازمان خود را اندازه‌گيري نمايند.

با يك نگاه و تمركز به توضيحات قبل متوجه مي‌شويم كه اكثر سازمان‌ها در عصر انقلاب صنعتي عمدتا" به داده‌ها و اطلاعات گذشته توجه داشته و اكثر آنها تنها به اندازه‌گيري‌هاي مالي سازمان خود پرداخته‌اند. در حاليكه ارزش نهادن به مواردي مثل نياز مشتريان، ارتباطات با تامين كنندگان، كاركنان، فرآيندها و تكنولوژي از اهميت ويژه‌اي براي قرار گرفتن در مسير تعالي سازمان‌ها محسوب مي‌گردد. بهر حال اين مسئله باعث گرديد كه خيلي از مشاوران و آكادمي‌هايي كه در مباحث مديريتي فعاليت داشتند به بررسي و تحليل اين عوامل بپردازند. در سال 1992 آقاي روبرت كاپلان و ديود نورتون مدلي را بعنوان كارتهاي امتيازي متوازن (Balance Score Card) طراحي نمودند تا بتوانند راهكاري را براي حل مسئله عصر انقلاب صنعتي ارائه دهند. مدل BSC براساس ديدگاههاي آينده نگر به تعيين عملكرد آينده سازمان از طريق اندازه‌گيري شاخص‌ها پرداخته و از اين طريق روشهاي اندازه‌گيري مالي به شكل سنتي كه عمدتا" گذشته‌نگر هستند را تكميل مي‌نمايد. اين مدل به اندازه‌گيري عملكرد سازماني در چهار محور مالي، مشتريان ، فرآيندها و يادگيري رشد پرداخته و اهداف تجاري سازمان‌ها را فراتر از آنچه كه در اندازه‌گيري‌هاي مالي به آن توجه مي‌شدند را گسترش مي‌دهد.

 نحوه ارائه خدمات

- بررسي و شناخت از وضعيت موجود به منظور روشن نمودن ماموريت و دورنماي سازمان
- طراحي نظام اندازه‌گيري عملكرد سازمان و تعريف شاخص‌هاي كليدي عملكرد در هر محور از مدل BSC
- جمع‌آوري اطلاعات به منظور محاسبه شاخص‌هاي كليدي عملكرد سازمان و تحليل آنها براساس ماموريت، دورنما و اهداف استراتژيك
- تعيين اقدامات بهبود براي تغيير يا بهسازي شاخص‌هاي كليدي عملكرد و تعريف نقاط هدف

 دستاوردهای حاصل از اجرای طرح

- تصوير ارزش ايجاد شده براي مشتريان حال و آينده سازمان (مشتري اين موضوع عمدتا" مديران ارشد سازمان‌ها مي‌باشند)
- شناسايي و تسخير شاخص‌هاي كليدي عملكرد (KPI) كه قادر به خلق ارزش براي سازمان هستند.
- ايجاد قابليت شناسايي و مديريت دارايي‌هاي غيرملموس به منظور دستيابي به دارايي‌هاي ملموس
- ترجماني از ماموريت و استراتژي سازمان در يك نظام اندازه‌گيري عملكرد جامع كه چارچوبي براي اندازه‌گيري استراتژيك و سيستم مديريتي سازمان را تامين مي‌نمايد.
- دستيابي به نتايج مالي از طريق پايش همزمان دو عامل اصلي يعني ايجاد توانمنديها و بدست آوردن دارايي‌هاي ملموس

حوزه تحت پوشش محصول

تمامي سازمان‌هاي توليدي و خدماتي اعم از بخش خصوصي و يا دولتي مي‌توانند از دستاوردهاي اين مدل بهره‌ جويند.